جادۀ بارانی

جادۀ بارانی

          

خاطراتم جا مانده

میان یک دفتر

و جاده ای که تمام روز

بارانیست ...

یادم نیست کدام هفته از پاییز

لبخند فراموش لبهایم شد؟

اما بی تردید

زمانی که فاصله افتاد میان من و تو

و دنیایی که در آن به تدریج

دستها سرد شد

و قلبها یخ زد...

 



نظرات شما عزیزان:

امین
ساعت15:23---28 آذر 1391
وقتی است هر چه می گردم

هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم . ..

نگاهم اما

گاهی حرف می زند

گاهی فریاد می کشد

و من همیشه به دنبال کسی می گردم

که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید . . .

چند وقتی است هر چه می گردم

هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم . ..

نگاهم اما

گاهی حرف می زند

گاهی فریاد می کشد

و من همیشه به دنبال کسی می گردم

که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید . . .

آدم ها فقط آدم هستند

نه بیشتر و نه کمتر

اگر کمتر از چیزی که هستند نگاهشان کنی

آن ها را شکسته ای

و اگر بیشتر از آن حسابشان کنی

آن ها تو را می شکنند . . .

بین این آدم های آدم

فقط باید عاقلانه زندگی کرد نه

عـــــاشــــقانه . .


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 16 دی 1391برچسب:خاطرات من , لبخندی فراموش شده,

] [ 3:7 ] [ نیلوفر ]

[ ]